میزکار من
چندوقت پیش همراه یکی از دوستان برای برنامه ای تهران رفته بودیم که هماهنگی های برنامه را ما آنجا انجام می دادیم وقتی آخرشب با نمایندگان استان های مختلف به خصوص تهرانی های عزیز دور هم جمع بودیم بحث این شد که چرا بزرگوران پایتخت نشین به این موضوع که در همه ی برنامه های کشوری در راس باشند و به قول معروف کل جلسه را به دست بگیرند عادت کرده اند و اگر این مهم به استان های دیگر واگذار شود به ایشان برمی خورد که یکدفعه یکی از این تهرانی ها گفت:فعلا که زمام ما دست شما مشهدی هاست وی هم چنین افزود (این چندوقته زیادخبر نوشتم):در آینده هم به نظرمیاد دولت هم به دست شما خواهد افتاد... بله این گذشت و این چند روزه ی باقی مانده تا انتخابات نظرسنجی ها حاکی از این است که پاستور به احتمال زیاد در انتظار یک مشهدی است و یکی از همین دو مشهدی عزیز سر در ستادتبلیغاتش شعر آقا را زده که:دل بسته ی یاران خراسانی خویشم...خب کاندیدبزرگوار الآن این شعر که بر رقیب شما هم صدق میکند و اماسعیدجلیلی.... امشب که مستند تبلیغاتی اش را دیدم حرفی ناگفتنی را در چهره ی او دیدم که گفتم باشما هم در میان بگذارم در این که سعیدجلیلی در تبلیغات انتخاباتی اش به نحوی عمل میکند که انگار هیچ رغبتی به ریاست جمهوری ندارد با من موافقید؟اما وقتی که از شهیدشهریاری حرف می زند آنچنان وجد و شور و حالی چهره اش را فرا میگیرد که باور نمی شود این همان چهره ی بی رغبت برای تصدی پست ریاست جمهوری است آری اگرکمی چشم دل باز کنیم می بینیم که در فضایی که خیلی ها حریصانه به دنبال رسیدن به این پست هزینه های میلیاردی میکنند حضورفردی که جایگاه شهیدشهریاری برایش تسلی بخش تر از رسیدن به ریاست جمهوری است خودش هویدای خیلی از مطالب است (البته اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند شاید این موضوع برای بعضی از کاندیداهانیز مطرح باشد این فقط برداشت شخصی من از مجموع تصاویری بود که از سعیدجلیلی دیده بودم) حالا جلیلی چه رئیس جمهور بشود و چه نشود برای من به عنوان یکی از افرادباعظمت معاصرم که حتما باید بشناسمش مطرح شد به خصوص که هم شهری هم هستیم!
Design By : Pichak |