سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























میزکار من

سلام طاعاتتون قبول درگاه حق

چند روز پیش مشغول تماشای برنامه گلبرگ بودم که آقای دهنوی خطاب به مادر شوهرهای عزیز می گفتند:"اگر شما عروستان را اذیت کنید و مدام باعث رنجش او شوید عروس شما افسردگی می گیرد و در برآورده کردن نیازهای پسردلبندشما ناتوان می شود و این گونه دودش به چشم خودتان می رود"بلافاصله بعد از این برنامه به طور اتفاقی سریال ساختمان پزشکان را دیدم مادرشوهری که عروسش را به خاطر کوتاهی قد تحقیر می کرد و در زندگی عروسش مدام دخالت می کرد هرچندقالب فیلم طنز است و منظورش بزرگ کردن رذایل برای خنداندن است اما غیر مستقیم تاثیر سوئش احساس می شود سریال ها بسیار فراگیرتر و همه پسند تر از سخنرانی ها هستند و مردم بیش تری را متاثر می کنند به فرض هم کسانی مثل من هر دو برنامه را دیده باشند هرچه سخنران محترم از این طرف خودش را خسته می کندسریال بعدی تاثیرش را از بین می برند بالاخره مردم نفهمیدند به راه کدامشان بروند؟چرا این همه تناقض؟

چندهفته پیش نامه ای در صندوق پست منزلمان خطاب به پدرم به این مضمون افتاده بود:"سلام همسایه ی عزیز متشکر از اینکه زحمت کشیدید و راه آب ما باز کردید ما هم به خاطر این لطف شما ماهواره یمان را جمع کردیم"

این در حالی بود که پدرم کوچکترین تذکری برای ماهواره به آنها نداده بود(کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم )

خدای من باز ماه سوختن در غم فراقت آمد باز ما را در آغوش گرفتی می خواهم صورتم را به سینه ات بچسبانم تاجان دارم گریه کنم و تو با آن دست هایت که بر فراز همه ی دستهاست اشک هایم را پاک کنی و لبخندی بزنی و بروی و باز قلم عفوت را از قلمدان محبتت بیاوری امروز تا تعدادی صلوات می فرستادم نگاهی به صفحه ی صلوات شمار می کردم ناگهان با خودم گفتم:"خدایا تو چه بی حساب می بخشی و من چه حسابگرانه تسبیحت می کنم"


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/12ساعت 11:42 عصر توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak