وبلاگ :
ميزكار من
يادداشت :
احياشدم
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حسن عبدالصمد
يک پونز به خودم يک ميخ طويله به ديگران
از کودکي اين مسئله برايمان جالب بود که چرا پدري که هميشه سيگار بر روي لبش است اما وقتي متوجه ميشود پسرش سيگار ميکشد او را توبيخ ميکند؟
چرا زمانيکه يک پسري با چند دختر دوست ميشود، وقتي متوجه ميشود که خواهرش با يک پسري در ارتباط هست، خونش بجوش ميآيد؟
چرا وقتي خواستگار براي دخترمان ميآيد، تأکيد ميکنيم که بايد مهريه دخترمان بالا باشد، اما زمانيکه براي پسرمان به خواستگاري ميرويم، چانه زني ميکنيم که مهريه را کم کنيد!
چرا وقتي که به دنبال شغلي ميگرديم، به چند آشنا سفارش ميکنيم که کارمان را زودتر انجام دهد تا در فلان اداره مشغول شويم، اما زمانيکه متوجه ميشويم که يکي از اقوام رئيسمان، در آن اداره مشغول شده است، در مجموعه براي او حرف درست ميکنيم که فلاني پارتي بازي کرده است!
جواب اين چراها و هزاران چراي ديگر را بايد در چه جستجو کرد؟ علت اين تناقض گويي افراد چيست؟....
ادامه مطلب در وبلاگ
bayadkarikard.blogfa.com
سلام ديگه به ما سر نميزنيد؟