سلام عزيزم.خوبي؟نميدونم شايد مهسا حواسش نبوده که بگه ولي امروزم امتحان تاريخ داشتيم البته از نو اروپائيش!!!!!!!!!!!!!صفين در کار نبود!!!!اون دوستت ف ک ،يا س د نبوده؟؟؟؟؟؟؟امروزم راهپيمائي بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟خودمونيم ها ولي ملتم سرشون درد ميکنه واسه اين کارا !!!به هر بهونه اي شده ميخوان بريزن تو خيابونا.....
اون چيزي که ما باور داريم و ميخوايم بحث بد و بدتر نبود فرياد،مثل غده تو گلوهامون گره خورده بود،ولي کسي جواب گريه هامونو نداد،سال بدي بود اما من و تو بد نبوديم،اين يه امتحان بود برامون ولي رد نشديم،ياد گرفتيم جواب مشت هميشه مشت نيست،زدنو ما باتوم خورديم و اونا سانديس،خواستن به لجن بکشن رنگ پيرهنتو،شکستن تنتو بستن دهنتو،گفتن به اونچه نکردي اعتراف کن،مثل ندا به عزا مينشونيم مادرتو،ما مرز بين مردو زنو خط زديم؛حتي به عشق مجيد روسري سر کرديم،حرفامون روشن بود و گوشاشون کر بود،همه درخت شديم حکممون تبر بود،چه خيابونا همه بوي خون ميداد،جلو چشم رستم سهراب جون ميداد،دستي که قلم داشتو قلم کردن،به اسم خدا کشتن و غل و غم کردن،سالي که شيشه نوشابه بوي کهريزک ميداد،چقدر دلم يه شکم سير گريه ميخواد،چقدر دلم يه شکم سير گريه ميخواد،چقدر وقتيکه تو داد زدي غبطه خوردم،باتو شکنجه شدمو با تو مردم،چقدر مشت کوبيدم روي ميز تحريم،چقدر فحش دادم به هرچي تاريخ و تقدير،دونه دونه شعرام همه رنگ خون داد،مثل يه شاهيني که توي قفس جنون داشت؛سال بدي بود اما من و تو بد نبوديم،شکستن ما رو ولي ما سرپا مونديم،به سلامتيه هرچي سرو....،هستيم سربالا اين رمز نبضه،بودن ماست فردا آفتاب در مياد،منم مثل تو مطمئنم اين روزا سر مياد،سال برف سال باد سال اشک و خون،سالي که پر از بغضه از فرط جنون،سال من سال تو سال عشق و غرور،سال يه دست با راي سبز زير ساتور............