سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























میزکار من

.......چه خوشگل و با نمکه!تولدش مبارکه!ببخشید هول شدم منظورم این بود که میلاد امام رضا (ع) مبارک باشه سوار ماشین زمان شوید برمی گردیم عقب......پیاده شوید رسیدیم می رویم خانه ی موسی بن جعفر!این جا مدینه است و امشب 11 ذیقعده 148 ه-ق.....

فرشتگان کوچه ها را آب و جارو می کنند و صدای برخورد بال هایشان به گوش می رسد نبض زمان شتابان می زند نفس در سینه ی درختان حبس شده است در این فضای بارانی عشق تنفس می شود .ناگهان همه ساکت می شوند و گوش فرا می دهند نوزاد به دنیا آمد.پسر است و نامش :علی! لبخند خدا به روی فرزند -کائنات را غرق شادی می کند. فاطمه ی زهرا آمده است گل لبخند بر لبان او نیز می شکفد:خوش آمدی پسرم! فرشتگان دائم قربان صدقه ی اشک های مروارید گونه اش می شوند و ان یکاد می خوانند مبادا چشم بخورد... پیامبر هم آمد تا پاره ی تنش را ببیند او که می داند روزی این پسرمعصومش را راهی دیار غربت می کنند لبخندی راز آلود به لب دارد ناگهان حدیث پیامبر در ذهن ملایک مرور می شود:پاره ی تن من در خراسان دفن خواهد شد هر انسان اندوهناکی او را زیارت کند خدای عز وجل اندوه او را از بین خواهد برد و هر گناهکاری که به زیارت او بشتابد خدا گناهانش را می آمرزد....

به قول آیت الله بهجت:حرم مطهر حضرت رضا(ع) نعمت بزرگ و گرانقدری است که در اختیار ایرانی هاست عظمتش را خ....دا می داند به حدی که امام جواد (ع) می فرماید:زیارت پدرم امام رضا (ع) از زیارت امام حسین (ع) افضل است زیرا امام حسین (ع) را عامه و خاصه زیارت می کنند ولی پدرم را جز خاصه (شیعیان 12 امامی) زیارت نمیکنند.

خلاصه این که این آقای مهربانی ها-این پدر رئفت دنیا- فرسنگ ها راه را آمده و در جوار ما پارسیان قرار گرفته است و هم سایه مان شده است(هم سایه سایه ات مستدام باد لطف تو همیشه زخم مرا التیام داد) از ما توقع دارد....توقع ندارد که حتما لباس خدمتش را بپوشیم وبه حرمش خدمت کنیم او خواسته هایش را در احادیثش گفته است و همچین خواسته ای در سخنانش یافت نمی شود امام رئوف گفته:هرکه از نفس خویش حساب کشد سود می برد و هرکه غفلت ورزد زیان می بیند-گناهان کوچک زمینه ساز گناهان بزرگ است هرکه در گناهان کوچک از خدا نترسد در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید-خسیس را آسایشی و حسور را لذتی نیست-تندروی شکوه مومن را از بین می برد-همانا یاد مرگ برترین عبادت است..... پس اگر خادمش نبودیم بازخواست نمی شویم اما اگر به حرفهایش جامه عمل نپوشانیم شرمنده اش خواهیم شد پس از خدا ابتدا لباس تقوی طلب کنیم و بعد لباس خدمت به امام را....

راستی شما برای تولد امام رضا کادو چی خریدین؟ اگه هنوز نخریدین من یک پیشنهاد دارم:ترک 2 مورد از خصلت های زشتمان- بخشیدن همه ی کسانی که حقی به گردنشان داریم و دعای خیر برای همه ی آن هایی که حقی به گردنمان دارند+5صلوات!بدین کادو کنم....

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس خاموش کن صدا را نقاره می زند طوس/آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان؟ جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس دیشب حرم بودیم دلتون بسوزه دعاتون کردم-باران-مهر89


نوشته شده در سه شنبه 89/7/27ساعت 8:9 عصر توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |

بسم الله النورالنور....

سلام برشما همراهان خوش ذوق و دانش جوی میزکارمن!

چندروز پیش مطلبی در خصوص وبلاگ و وبلاگ نویسی در روزنامه می خواندم واز شمار بی شمار وبلاگ نویسان در جهان مطلع شدم و خودم هم که گاه گاه به آخرین وبلاگ های به روز شده سر می زنم  فکر میکنم چه خبر است در این دنیا؟؟ این همه مردم برای چه وبلاگ می نویسند؟؟ و این جا بود که تلنگری به خودم هم زدم و هدفم را از وبلاگ نویسی مرور کردم.....

و یادم آمد که الاعمال بالنیات! بی رودربایستی هدف ما از وبلاگ نویسی کلاس گذاشتن و ادعای مدرن بودن است؟؟جلب توجه و نظر دیگران است؟؟پرکردن اوقات فراغت است؟؟تقلید از دوستان است؟؟یا؟؟؟باور کنید اگر هدف ما اینطور مسائل و مشابه این هاست که  آن رفتگری که صدای خش خش جارویش صبح زود به گوش می رسد و نیتش رضایت نامه ی معبود و امام زمانش است از آن کسی که ده ها وبلاگ را مدیریت می کند با ارزش تر است !!! دوستان همراه خیل وبلاگ های پوچ و صرفا احساسی رو به افزایش است و پیام میزکار به آنها این است که تعطیلش کنید تعطیل!!تا قبل از اینکه تعطیل تان نکردند(تعطیل سومی ایهام دارد و معنای دیگرش را شما حدس بزنید)

-بعضی وقتها که با اتوبوس به حرم می روم در اعمال مسافران دقت می کنم آخه ما آدم ها 3 دسته ایم: یا با اعمالمان مردم را از خدا دور می کنیم یا آن ها را به خودمان جذب میکنیم و یا با اعمالمان آن ها را به خدا جذب می کنیم آقای سیدی را گاهی وقت ها در اتوبوس می بینم که کلاه سبز و عبای مشکی دارد به نزدیکی های حرم که می رسیم صدایش می آید:برای تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات! آن وقت است که چادری و مانتویی- موفشن و محاسن دار همه ذکر صلوات به لب می گیرند و حداقل برای لحظاتی از هیاهوی مادی خارج می شوند و یاد خدا در فضا طنین افکن می شود- از اول این پاراگراف شما دوستان در جمله ی معترضه بودید حالا بر می گردیم سر اصل مطلب! برفرض که نیت ما از وبلاگ نویسی هدف والایی باشد اما ما با این وبلاگمان جزء کدام دسته از 3 مورد بالا قرار می گیریم؟؟ یعنی واقعا مطالب ما خواه ادبی خواه اجتماعی خواه سیاسی و.... مخاطبانمان را به سوی آن سرچشمه ی عشق حقیقی سوق می دهد؟؟ یا نه! تنها ایستگاهی است برای پر کردن بیکاری؟؟ بیاید تفکری بکنیم شاید به نتایج جدیدی برسیم گاه می بینیم که به خصوص وبلاگ های سیاسی آنقدر غرق در سیاسی بازی شده اند که حرمت ها و عقاید را زیر پا گذاشته اند! به چه قیمتی؟؟ در ادامه ی بحث غیبت حدیثی از امام صادق (ع) را ذکر میکنم : غیبت- کفر و شنونده و خشنود از آن مشرک است(مستدرک الوسائل) نکند که به خاطر وبلاگمان مسلمان ناشده مشرک شویم!امیدوارم حق مطلب را در حد وسعم ادا کرده باشم در ضمن افتتاح وبلاگ دبیرستانمان را هم اعلام می کنم که با عنوان مدرسه ی ما در لینکدونی میزکار قرار گرفته است-خدای اطلسی ها یار و یاورتان باشد-باران-مهر89

تقدیم به آقای منتظر!! العجل العجل العجل


نوشته شده در جمعه 89/7/16ساعت 1:47 عصر توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |

امشب غم- آسمان را در آغوش کشیده است صدای ناله ی کائنات را می شنوی؟؟ زمین با گردش خود رسیده است به کتاب امامت فصل ششم سطر اندوه مدینه.....در صدای جیرجیرک ها حزنی نهفته است....فرمانروای صداقت می رود. این روزها برای کسی که اهل دانش باشد و استادی کند و شاگرد تربیت کند احترام قائلند اما آن شب امام من را که 4000 شاگرد تربیت کرده بود با بی حرمتی از خانه اش بیرون بردند امام من پدر علم شیمی را درس داده بود اما مسمومش کردند امام من دریایی از معرفت را به جهانیان عرضه کرده بود اما ضریح کوچکش را تخریب کردند امام من کلمه ی صداقت را در برابر صدقش به تواضع وادار کرده بود اما سال ها قبرش را در غربت بقیع بدون سنگ قبری- محصور کردند.........ایها الصادق البار! امام من!صدایم را بشنو! سالهاست هر وقت به حرم ملکوتی امام رضا(ع) می روم به گنبد و بارگاهش به خیل زائران و خادمانش نگاه می کنم آرزوی دیرینه ام مرور می شود: آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه

و بقیع را تو مپندار که زمینی مثل سایر زمین هاست که آنجا بوسه گاه فرشتگان است و در افق زمین به آسمان پیوند خورده است...

امروز در برنامه ی صبحگاه استاد سخنران یکی از قشنگ ترین احادیث امام صادق(ع) را بیان کردند:آن کسی که عمل می کند اما بصیرت ندارد مانند کسی است که به بیراهه می رود هرچه سریع تر برود دور تر می شود...استاد طبق این حدیث می گفت : در مورد اعتقاداتمان ما موظفیم که مجتهد باشیم نه مقلد! چون اگر اعتقادات ما عمیق نباشند لحظه ی مرگ از ما گرفته می شوند

پس ای دوستان آگاه بیایید تا دیر نشده فکری به حال اعتقاداتمان بکنیم و اگر هنوز احساس میکنیم نقایصی دارند آن ها را اصلاح کنیم چرا که از روز قیامت با عنوان یوم دین به معنی روز اعتقادات بسیار یاد شده پس جهنم پیش از اینکه جهنم اعمالمان باشد جهنم اعتقاداتمان است... و برای این اصلاحات راهی جز ایجاد بصیرت از طرق مختلف را نداریم...به قول معلم ادبیاتمان:خدا یارتان باد-باران-مهر89


نوشته شده در دوشنبه 89/7/12ساعت 12:42 صبح توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |

آسمانش را تنگ گرفته در آغوش ابر با آن پوستین سرد و نمناکش........

پادشاه فصل ها پاییز....

سلام - این روزها جایمان در آغوش خدا خالی است .........طبیعت جشن برگریزان گرفته کاش گناهان هم از درخت وجودمان هرچه زودتر بریزندامروز در مدرسه در کلاس اخلاق استاد از پلیدی گناه غیبت می گفت از اقسام غیبت گفت و از تعریف غیبت:فهماندن عیب و نقص شخصی به دیگران در غیاب او.......و غیبت یا گفتاری است یا نوشتاری یا کرداری یا کتابی ویا به صورت اشاره... واین نقایصی که ما در غیبت آن را به دیگران معرفی می کنیم می توانند شامل نقایص روانی جسمی دینی مالی و نسبی(سین مفتوح است) باشند در روایات از غیبت با عنوان خورش سگ های جهنم و خوردن گوشت برادر مرده یاد شده است.

 معصومین (ع) وقتی می خواستند زشتی بعضی گناهان را بر ما آشکار کنند آن را با گناهانی که زشتی اش بیشتر اثبات شده - مقایسه میکردند مثلا پیامبر(ص) فرموده اند:غیبت بدتر از زنا است!..... دیگر بیشتر از این باید توضیح میدادند تا بفهمیم؟؟؟ مثلا خیر سرمان اشرف مخلوقات تشریف داریم وقتی در کلاس بحث غیبت مطرح شد و تازه فهمیدیم که این گناه چه دامنه ی وسیعی دارد و زبان ما چقدر به این گناه آلوده است یکی از بچه ها گفت:ای بابا پس اگر غیبت را از حرف هامان کم کنیم که دیگر تقریبا حرفی برای گفتن نمی ماند....

آری دوستان همراه! نکته همینجاست اگر لغویات و اضافات را از حرف هامان کسر کنیم کمتر به گناهان زبانی دچار می شویم ! سکوت حصاری است که به دور حکمت کشیده اند یاد خاطره ای افتادم که آقای فرزاد جمشیدی در برنامه ی سحر می گفتند: یکی از علما در آغازین دوران طلبگی اش روز اولی که هم حجره ای اش را دید به او گفت بیا تا پایان دوره قرار بگذاریم که جز به ضرورت و مستحب با هم حرف نزنیم وچه زیباست که گاهی در گروه های دوستیمان از این قرارهای معرفتی بگذاریم

 راستی چند روز پیش که از قضیه ی تزریق سلول های جزیره ای به بیماران دیابتی و درمان تقریبی آنها مطلع شدم به اینترنت مراجعه کردم تا بیشتر بدانم به ده ها سایت سر زدم تا شاید دوستان دانشجو و کسانی که اهل علوم زیستی اند واین مسائل را دقیق تر می دانند حرف هایی زده باشند اما تمامی سایت ها بلا استثنا سخنان دکتر محمد باقرلاریجانی را با پس و پیش کردن جملاتش نوشته بودند حتی یک نفر یک متن تبریک هم از خودش اضافه نکرده بود.خلاصه ما که آنچه در زمینه ی تخصصمان است برای دوستان جویای دانش روی میز کار می گذاریم-ایام به کام-     باران -مهر89

 اینم برا عرض تبریک به مناسبت موفقیت دانشمندان عزیزمون!


نوشته شده در پنج شنبه 89/7/8ساعت 3:53 عصر توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak