میزکار من
سلام تولد تولد تولدش مبارکه چه خوشکل و بانمکه ببخشید میلاد مسعود منجی عالم بشریت مبارکه چه خوشکل و بانمکه این روزها که برای خریدظرف و ظروف به بازار میروم چیزهایی توجهم را جلب کرده که گفتم با شما درمیان بگذارم ظرف هایی هست که باید فقط برای بوفه بخریم یعنی فقط برای نمایش!وسایلی هستند مثل تخم مرغ پز و یا ذرت پز ویا جوراب شور که اگر نخریم نمی توانیم زندگی کنیم! و اما چیزی که بیش از همه ذهنم را درگیر کرد استفاده از ظرفهای مشروبات الکی به عنوان دکوری در میان ظرف های ایرانیان مسلمان ای عزیزان طلبه مگر استفاده از این وسایل در دکور منزل اشکال شرعی ندارد ؟؟چرا هیچ کس اینها را جمع نمی کند؟ چندوقت پیش برای کاری به احمدآباد(مشهد) رفته بودم از احمدآباد به سمت تقی آباد که می رفتم از بس بی حجابی و بی عفتی دیدم کم کم سرم سبک شد و احساس میکردم وارد فضا شده ام انگار همه را غریبه می یافتم چادر من در آن محیط ناهنجاری به حساب می آمد اما این بار سلول های بدنم بودند که فریاد زدند:"اللهم عجل لولیک الفرج"اما سوار اتوبوس که شدم هنوز در بهت بودم فلکه ی برق پیاده شدم اذان می گفتند جوانی را دیدم که مغازه اش را بست و به سمت مسجد صنعتگران می دوید و بعد از نماز باز هم صدای تفسیر حاج آقای صرافیان به گوش می رسید اینجا بود که قلبم آرام گرفت راستی ما را آوردند که "امیر" دنیا شویم افسوس... افسوس که "اسیر" دنیا شدیم سلام جاتون خالی مسابقات استانی انشای نماز بودم(البته ریا نشه مقام اول رو هم آوردیم) گفتم شاید خالی از لطف نباشه متنم رو برای شما بزرگواران هم بگذارم آب آمد تا به نشانه ی تطهیر بر جوارح مومن جاری شود روشنای حضور خدا در دلش تپید "نور"شد و آن گاه وضو نام گرفت و این بهترین لقب برای آب بود. و مومن ضیاء و نورانی گام در وادی محبت معبود گذاشت آنجا که عشق باریده بود.دلش در تمنای یار به مانند گنجشکی تپید رفت تا عاشقانه "نماز" بگذارد چشمه سار بهشت همان باران اشکی است که در نمازت صورت سجاده را می بوسد و تو آنگاه که نماز می خوانی خودت قطعه ای از بهشت هستی... نماز راستین باختن تمام هستی در قمار زندگی به حضرت معبود است:"خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر"نماز راستین را باید در دفتر زندگی اول مظلوم عالم جست و جو کرد او که نمازش را "پی قدقامت موج"می خواند نماز او جز"باختن" و جز"سوختن"میلی نداشت و این باختن آن چنان شعف دلربایی برایش رقم می زد که خیالی نداشت اگر تیغ تیز و برنده را از جسم نازنینش بیرون کشند.آخر علی(ع) هنگام نماز جسم نبود تجسم واقعی"ونفخت فیه من روحی"بودوقتی نماز می گذارد در تصور"جنات تجری من تحت الانهار"نبود. وقتی کمان ابروی یار را می دید نیازی به دیدن ماه آسمان نداشت چه خوش است وقتی که تنهایی صورتش را به شیشه ی دل می چسباند روی بخارات شیشه یاد معبود را با "نماز"نقاشی کنیم آن گاه خواهید دید که شیشه ی دل هم اشک می ریزد شیشه متواضعانه دل می ترکاند و می شکند چون نیک می داند که یارش خریدار "شکسته ها"است دل مومن آیینه ای شیشه ای است که وقتی در موسیقی بی قراری پروردگارش نماز می خواند می شکند و آنگاه در قطعاتش می توان رخ یار را به نظاره نشست نتیجه ی "نماز"فراگیری مرام عاشقی است اگر دل باختی سر وقت برو. اگر دل دادی با توجه برو. اگر دلت گیر است و رو نداری ابرازش کنی فقط در محضرش سراپا عشق شو تا اثری از تو نماند.این روزها که عاشقی مضحکه ی دست غریبان شده کاش شور نماز احیای عاشقی کند تا در ماورای جسم بتوان خانه ی دوست را جست و جو کرد وبا اشک فریاد زد:"ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست/منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست؟/کاش نماز ها به مانند رنگین کمانی عشقناک پلی شوند تا اجسام گرفتار خاک را به فراسوی افلاک پیوند زنند آنجا که آواز شقایق ها شنیدنی است و خاک موسیقی احساس تو را می شنود یالطیف
Design By : Pichak |