سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























میزکار من

سلااااااااااااااااااااااااااااام من اومدم اومدم اومدم...اصلا لازم نیست احساساتتون رو کنترل کنید می تونید بگید که از اومدنم خوش حالید یا اینکه کاش هیچ وقت نمی اومدم.....باز رهاورد سفرم را با چمدانی پر از یاس و اقاقی و شکوفه های بهار روی میزکار پهن می کنم

سمنان:شهری بسیار تمیز و زیبا با مردمی فرهیخته...البته در مسیر عبور از خراسان رضوی به این استان جز برهوتی کویرمانند چیزی رویت نمیشد (اگه همون رنده های کف جاده نبود راننده ها هفتا پادشاهو خواب می دیدن قبل از رسیدن به شهر سمنان هم پستی و بلندی های جاده ما را به یاد ترن هوایی پارک ملت انداخته بود)

پایتخت:اتوبان ها و لاین های این شهر مثل مارپله درهم فرورفته بودند پرچم هایی که بالای پل های بزرگ نصب کرده بودند سیاه شده بودند مثل دل مردم پایین پل...گاه گاه بارقه هایی از امید مثل ستاره های دنباله دار  ظلمت را روشن می کردند و زود ناپدید می شدند یاد این شعر افتاده بودم:سلامت را نمی خواهند گفت پاسخ.....هوا بس ناجوانمردانه سرد است..

قم:نور حضور بانوی آب و آینه از فاصله چند کیلومتری شهر- دل ها را آرام می کرد حضور روحانیون معظم این شهر را آرامشی آرمانی بخشیده است خیل جمعیت مثل تشنگانی به سمت چشمه سار عشق روان شده بود. استادی می گفت مقام عصمت و عظمت بانو به قدری است که می تواند شفیع همه ی مردم دنیا باشد

جمکران:بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین...مولای من هرچند ادعای ایمان ندارم اما تو برای ما بهتر نه بهترینی! صدایم کن! بگذار تا در فضایی که طول موج صدایت حضور دارد عشق را تنفس کنم و از شوق دیدارت لبریز شوم  شرمنده ام از اینکه این همه از تو غایب و غافلم

سلسله جبال البرز:بر فراز کوهستان های بلند کشورم سرود افتخار خواندم و آواز دلتنگی آنهایی را سردادم که اگر سرشان نمی رفت امروز البرز آزاد نبود در سرمای بهاری آنجا که هنوز کوه ها دل در برف داشتند آش رشته ای خوردیم که حسابی چسبید راستی یک سوالی! چرا اسم غالب رستوران ها اکبر جوجه بود؟ای بابا! اصغری کسی نیست این جوجه ها رو از دست اکبر بگیره مرد بنده خدا...جالب بود

دریا:سمفونی حضور نگار...واحساس دلچسب ابدیت....احساس فنا در ذات لطیف حق...اما سیاهی اطراف دریا عاملی شد تا بسرایم:آی آدما که در ساحل نشسته اسیر تن اید! یک نگار بر فراز دریا می پاشد عشق.../چرا به جای طراوت آن عشق تنها لذات مادی را می نوشید؟؟

راستی دوستان:اگر یادتان ماند و باران گرفت-دعایی به حال بیابان کنید-التماس دعای بهاری-باران-فروردین90

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/1/17ساعت 12:28 صبح توسط فاطمه کنعانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak